امیدوارم که همیشه عـاشــق باشید ، باشد ، باشند و....
در این وادی پر سوز و هراس شب
سحر گم کرده راه خانه ی ما را
که من از تابش خورشید پنهانم
هــوالشــــــــــــــــافی
ـــــــــــ
نمی دونم تو رو نفرین کنم یا این دلم
نمی دونم تو حل مشکلی یا مشکلم
با تو عاشقونه بودم پس چرا ؟
حسرت یه روز عشق موند به دلم
با تو شاهنامه بودم نه یک غزل
با تو رودخونه بودم نه یک قنات
یه روزی من و تو بودیم و حــالا
من و تنهایی و یک عمر خاطرات
توی این غربت پـُر گرگ و هراس
دارم اینه ماهی ها جون می کنم
خستم از تظاهر ایستادگی
جای دندونه هزار گرگ به تنم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اونیکه یار تو بود اگه غمخوار تو بود
قلبشو پس نمی داد دل به هر کس نمی داد
دل می گفت مقدس عشق اون برام بسه
از نگاش نفهمیدم که دروغه هوس ِ
غصه خوردن نداره گریه کرن نداره
پی یه قلب بی وفا دلسپردن نداره
آخره قصه چی شد
قلب اون مال ِ کی شد
اون که از من پر گرفت
چی می خواستیم و چی شد
اون که عاشق تو بود
اگه لایق تو بود
تو رو تنها نمی ذاشت
با خودت جا نمی ذاشت
غصه خوردن نداره گریه کرن نداره
پی یه قلب بی وفا دلسپردن نداره
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همیشه دل تان آبی ، روح تان سبز ، و عشق تان سرخ ِ آتشین باشد
ـــــــــ
فراموشم نکنید ، چون از فراموش شدن بیمناکم
ـــــــــــ
اونیکه اونقدر تنهاست که تنهای از روش خجالت می کشه
___
فعلا یاحق
رضاجون